*محمدعلی توفیقی

از آنجائیکه سفر هفته گذشته‌ی مقام رهبری به استان کردستان در نوع خود و از نظر زمان حضور عالی رتبه‌ترین فرد نظام در استانی با ویژگی‌های کردستان، در تاریخ سی ساله‌ی جمهوری اسلامی ایران امری بی‌سابقه محسوب می‌شود، این رخداد از دید مردم، محافل رسانه‌ای و جریانات سیاسی بسیار مهم تلقی شده و از جهات مختلفی می‌تواند مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
استان کردستان به‌دلایل مختلفی که فرصت طرح آنها در این یاداشت کوتاه وجود ندارد در انتخابات‌های گوناگون چند دوره گذشته از درصد مشارکت پائین‌تری نسبت به سایر نقاط ایران برخوردار بوده است. واقعیت آن است که این استان بنا به مسائل تاریخی و وقایعی که در اوائل انقلاب شاهد آن بوده است، کانونی‌ترین نقطه در خصوص طرح مطالبات قومی و مذهبی محسوب می‌گردد. حضور رهبر انقلاب بعنوان شخص اول نظام جمهوری اسلامی ایران در این منطقه و تبیین نگاه رسمی و واقعی حکومت نسبت به اقوام مختلف و مذاهب گوناگون می‌تواند در بازسازی اعتماد مردم منطقه و کاهش شکاف اجتماعی ناشی از بروز پاره‌ای از تبعیضات موجود نقش موثر و سازنده‌ای در تقویت همبستگی ملی و انسجام اسلامی داشته باشد. اهمیت این نکته زمانی آشکارتر می‌گردد که بدانیم در دوره‌ی گذشته‌ی انتخابات ریاست جمهوری و این دوره یکی از مهمترین چالش‌هایی که مد نظر کاندیداها قرار گرفته است و سعی نموده‌اند که در برنامه‌ها و شعارهای خود به آن بپردازند مسئله‌ی اقوام و مذاهب در کشور بوده است و در همین راستا نیز وزیر اطلاعات دوره‌ی اصلاحات یکی از مهمترین چالش‌های کشور را در سال‌های آینده همین موضوع اعلام کرده بود.
به موازات طرح موضوع اقوام و مذاهب توسط عده‌ای از کارشناسان که عمده تا نیز با نگاه آسیب‌شناسانه و به‌منظور حل مشکلات و افزایش ضریب انسجام اجتماعی به آن پرداخته شده است، بخش‌های از دستگاه‌های رسمی کشور و رسانه‌های اصولگرا همواره با سوءظن و از زاویه‌ی توطئه و دامن زدن به این مطالبات که بخش اعظم آن نیز مبتنی بر متن صریح قانون اساسی می‌باشد نگریسته و مطرح کنندگان که در مواردی نیز جریانات و احزاب اصلی کشور بوده‌اند را به فرصت‌طلبی، سوء استفاده‌ی ابزاری و مواردی از این دست متهم نموده‌اند و هرگز از زاویه «فرصت» بودن تنوع قومی که در برخی کشورها در سایه‌ی اندیشه و مدیریت علمی و امروزین به نوعی «سرمایه اجتماعی» تبدیل شده است در مورد آن قضاوت نکرده‌اند و ساده‌انگارانه تلاش نموده‌اند تا با جلوگیری از طرح موضوع و حتی در مواردی انکار و یا پاک کردن صورت مسئله به زعم خود در مقابل عده‌ای «تجزیه‌طلب» ایستادگی نمایند. این در حالی است که سخنان صریح و راهگشای رهبر انقلاب در اجتماع مردم سنندج که نگاه نظام اسلامی به مسئله‌ی اقوام را نگاهی برخاسته از متن اسلام خواندند مؤید نگاه «فرصت محور» به این مقوله بوده و اینکه در همین راستا افزودند که این نگاه برای آن است تا اجزا پیکره‌ی ملت ایران با مراودت صحیح، همزیستی و اتحاد کامل بتوانند با استعدادهای خود ظرفیت‌های مختلف یکدیگر را کامل نمایند را می‌توان ضرورت پرداختن به مسئله اقوام و مذاهب و چاره‌جویی برای یافتن راهکارهای علمی و امروزین در جهت مدیریت کارآمد این موضوع بسیار مهم و حیاتی، تلقی کرد.
از الزامات نگاه فرصت محور به تنوع قومی در کشوری مانند ایران که 70 میلیون جمعیت دارد و رنگین کمان زیبایی از اقوام مختلف را در خود جای داده، این است که تحت هیچ شرایطی نباید از توان، استعداد و شایستگی‌های بخش یا بخش‌هایی از این جمعیت غافل ماند. سرزمین پهناور ایران با تمام مواهب طبیعی و استعدادهای انسانی‌اش متعلق به همه‌ی ساکنان آن است و منطقی نیست که به بهانه‌هایی مانند رنگ، مذهب، نژاد و جنس که بر اساس متون دینی و اصول انسانی نمی‌توانند عاملی برای «محروم نمودن» یا «محروم ماندن» گردند، خود را از اثرات عظیم «پیوستگی و هم‌افزایی نیروهای اجتماعی» بی‌بهره نمائیم. مهمترین مشکل استبداد و فرهنگ‌های غیر دموکراتیک آن است که به بهانه‌های مختلف جامعه را از بخش بزرگی از توانایی‌ها و استعدادهای اجتماع محروم می‌کنند و نتیجه‌ی آن بدبختی و عقب‌ماندگی برای کل مردم است، زیرا مسائل امروزه به حدی پیچده و مشکل هستند که برای گروه محدودی از مردم یک کشور و یا حتی یک صنف خاص در کل کشور قابل حل نیست و بدون مشارکت همه‌ی ساکنان آن کشور و حاکمیت تفکر جمعی، اداره‌ی مطلوب اجتماع و تأمین رفاه، آسایش، عزت و سربلندی شهروندان امری غیرممکن است. محروم کردن جامعه از فرهنگ، توان و انرژی بلوچ، ترکمن، کرد، عرب و یا آذری خدمت به ایران نیست بلکه انسجام کشور و همبستگی اجتماعی را از میان می‌برد.
*عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
منبع: روزنامه اعتماد مورخ 28/2/88